سی سالِ پیش جان علی (ع) را گرفته اند
خنجر که مرد کشتن مولا نمی شود
ای ماه سر به مهر ! سر از سجده بر ندار
پشت سرت کسی است که شق القمر کند
مردم گمان کنند که حیدر (ع) خدای ماست
از بس که بعد نام علی (ع) هو کشیده ایم !
دل مُرده ایم بدون تو ، اما مسیح من
یک جمعه هم زیارت اهل قبور کن
آن نقش که حسرت به نگینم زده این است
یا رب ! به که بخشید عقیق یمنش را ...؟
هر طرف می نگرم بانگ طرب می شنوم
زآنکه میلاد حسن (ع) نور دل بوالحسن (ع) است
وقتی حسین (ع) دور و برش را شلوغ دید
من را به شغل نوکری « مجتبی (ع) » نوشت ...
اهل ایرانم و در قرن یکم مانده دلم
این چنین ما همه سلمانِ امام حسنـیم (علیه السلام)
تا قیامت زین خجالت خاک بر سر می کنم
قتلگاهت دیدم اما زنده ماندم یا حسین (ع)
روزی رسد که میزنم ای بانی کرم
در گوشه ی اتاق خودم عکس گنبدت ...
باطن روزه رسیدن به مقام روضه است
کربلا شهر خدا و رمضان شهر خداست !
فرموده اند هرچه که مستت کند حرام !
تکلیف ما و ذکر « حسن جان (ع) » چه می شود ؟!
نیزه زار آمده ام یا تو پر از نیزه شدی ؟!
تیرباران که شدی یاد حسن (ع) افتادم ...
پی نوشت:
زبانحال امام حسین (علیه السلام) با علمدار کربلا (علیه السلام)
آن را که دوستی علی (ع) نیست ، کافر است
گو زاهد زمانه و گو شیخ راه باش
سعدیا ! شرمی بدار ، آخر چه می ترسی ، بگو
نیست بعد مصطفی (ص) مولای ما الا علی (ع)
دارد زبانه می کشد این روضه از دلم
گودال ، تل ، عطش ، دل زینب (س) ، حرم ، حسین (ع) ...
آدم که نه ... خدا ؟ که نه ... پس کیست این علی (ع)
آخر بشر که همسر کوثر (س) نمی شود !!
گر قرار است بسوزم ، بزن آتش اما
جلوی قاتل ارباب عذابم نکنی ...
بنشین بر لب جوی و گذر آب ببین
دل هر شیعه از این منظره خون می گردد
یاد لب های ترک خورده ات انداخته است
دل ما را عطش لحظه ی افطار ، حسین (ع) !