هر کسی را که خود فاطمه (س) تأیید کند
می نویسند که دیوانه ی حیدر (ع) باشد
ما بی علی (ع) بهشت خدا را نخواستیم
اصلاً بهشت، دیدن رخسار حیدر (ع) است ...
بدون حبّ شما، عشق نافرجام است
جوان، نجف که نبیند، جوانِ ناکام است ...
آرزوی دیدن جنّت نکردم هیچ وقت
من خوشم با دیدن ریگ بیابان نجف
تا نگاهم بکنی از هیجان خواهم مُرد
آنکه با چشم خود آدم بکشد قاتل نیست ...
حک شد انگور به قاموس ضریحت یعنی
حَرَمت قد همه باده خوران، مِی دارد
اسباب تکامل همه نفی است در اینجا
انگور که چسبد به ضریح تو شراب است
مردی که همسرش به ملائک ملیکه بود
باید خدا شوی که بفهمی علی (ع) که بود
مرا که خاک نجف از الست، در نظر است
اگر به عرش رَوم، روی بر قفا دارم
گر خدایی نیست جز رب جلی
لا امیرالمؤمنین الّا علی (ع)
پی نوشت:
خجسته باد عید ولایت
میکند نام قشنگش به خدا دلبری ام
از طفولیت خود تا به کنون حیدری ام
حافظ خبر نداشت جهان وقف مرتضی(ع) است
از کیسه ی خلیفه سمرقند داده است ...
در حیرتم چرا به زلیخا نگفته اند
یوسف، غلام قنبر بابای زینب(س) است
این کلامم باشد ای زاهد به گوش آویز که
کلب درب مرتضی (ع) افضل بود از عالمین !
قسم به وعده ی شیرین « من یمت یرنی »
که ایستاده بمیرم به احترام علی (ع)
حدیث معروف امیرالمومنین(ع) به حارث بن همدان که فرمودند: فَمَن یَمُت یَرِنی
صد و ده بار « علی » گفتم و غوغایی شد
بی سبو مست شدن لذت دیگر دارد
ابن ملجم به خیالش که مرا کشت، ولی
قاتل اصلی من، ضرب در و مسمار است
عرض صراط می شود پهن تر از درازی اش
گر که به او وصل شود تار عبای مرتضی (ع)
به جای حضرت آدم اگر علی (ع) می بود
هزار مرتبه شیطان به سجده می افتاد ...