بدون حبّ شما، عشق نافرجام است
جوان، نجف که نبیند، جوانِ ناکام است ...
آرزوی دیدن جنّت نکردم هیچ وقت
من خوشم با دیدن ریگ بیابان نجف
روز محشر که همه خلقِ خدا سرگشته اند
ای خوشا بر حال ما « دورِ حسن (ع) گردیده ها »
سینه زنی که سینه اش از سینه شد کبود
امسال هم گذشت و حرم روزی اش نبود ...
من اگر کرببـلایت نروم میـمیرم
به همان صورت خاکی ابالفضـل (ع) قسم ...
تا نگاهم بکنی از هیجان خواهم مُرد
آنکه با چشم خود آدم بکشد قاتل نیست ...
ختم قرآنِ تو جای « ناس » گویا با « حَدید »
رو به پایان است، بسم الله رحمن رحیم ...
حک شده با خط حیدر (ع) روی درهای بهشت
اولویت هست اینجا با گدای فاطمه (س)
اندازه ی تمام نفس های خسته ات
مادر به من نفس بده تا نوکری کنم
کاش سوغاتی زوّار بقیع
مُهری از تربت مادر میشد
آرزوی مرگ کردن مال هجده ساله نیست
عرشیان با گریه اما ، مستجابش می کنند ...
گر گرفتار حسینیم (ع) و اسیر زینب (س)
کربلایی شده با لطف امام حَسَنـــــیم (ع)
همچو ارباب سَرم را به کف پات نَهَم
چون بهشت است به زیر قدم مادرها
باران ضرر دارد برای یاس سالم
اینها چگونه یاس پرپر را بشویند ؟؟!
پی نوشت:
غسل حضرت زهرا (س) ...
اثر دست ستم از رخ نیلی نرود
هرگز از یاد علی (ع)، ضربت سیلی نرود
شرمنده ام، حمایت من بی نتیجه ماند
دستم شکست و بند ز دست تو وا نشد
زیانحال حضرت زهرا(س) با امیرالمومنین(ع)
بازوانی را که این شلاق ها بوسیده اند
جای لب های محمد (ص) بود ، باور میکنی ؟!
این روزها زینب (س) دعا دارد، خدا کاش
از مادرم این قامت خم را بگیرد
ای وای ... استخوان تو را لحظه ی هجوم
طوری شکسته اند که صدایش شنیده شد