حک شده با خط حیدر (ع) روی درهای بهشت
اولویت هست اینجا با گدای فاطمه (س)
اندازه ی تمام نفس های خسته ات
مادر به من نفس بده تا نوکری کنم
کاش سوغاتی زوّار بقیع
مُهری از تربت مادر میشد
آرزوی مرگ کردن مال هجده ساله نیست
عرشیان با گریه اما ، مستجابش می کنند ...
گر گرفتار حسینیم (ع) و اسیر زینب (س)
کربلایی شده با لطف امام حَسَنـــــیم (ع)
همچو ارباب سَرم را به کف پات نَهَم
چون بهشت است به زیر قدم مادرها
باران ضرر دارد برای یاس سالم
اینها چگونه یاس پرپر را بشویند ؟؟!
پی نوشت:
غسل حضرت زهرا (س) ...
اثر دست ستم از رخ نیلی نرود
هرگز از یاد علی (ع)، ضربت سیلی نرود
شرمنده ام، حمایت من بی نتیجه ماند
دستم شکست و بند ز دست تو وا نشد
زیانحال حضرت زهرا(س) با امیرالمومنین(ع)
بازوانی را که این شلاق ها بوسیده اند
جای لب های محمد (ص) بود ، باور میکنی ؟!
این روزها زینب (س) دعا دارد، خدا کاش
از مادرم این قامت خم را بگیرد
ای وای ... استخوان تو را لحظه ی هجوم
طوری شکسته اند که صدایش شنیده شد
جمعه بیا دعای مرا مستجاب کن
تا پشت تو نماز بخوانم امام من ...
اگرچه « زین أب » او را نهاد نام، رسول (ص)
خدای داند کاو زینبِ « اُم و أب » بود
میلاد با سعادت حضرت زینب کبری (س) مبارک
در ذیل خطبه های فصیح تو گفته اند:
اصلاً کسی شبیه تو « حیدر (ع) » نبود و نیست
حیدر (ع) اگر به شهر علوم نبی (ص) در است
بانو ! تو هم به شهر وصال حسین (ع) دری
بین نماز میّت خود هم پی تو ام
من زنده می شوم تو بیایی عزای من
خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار
در خون نشست تا قد و بالای آفتـاب
نیشکر با هرچه شیرینی که دارد بی شک از
شوری اشک میان روضه کم شیرین تر است ...
نه تنها چشمهایت سوره ی والشمس می خوانند
به المیزان قسم تفسیر یوسف می کند رویت