ثلث سادات میان در و دیوار افتاد
نسل سادات به یک ضربه ی پا ریخت بهم
ای خدا امشب چراغان کرده ام این سینه را
تا که دلدارم امام صادق (ع) آنجا پا نهد
گرچه از لطف پدروارِ علی (ع) سرشارم
هرچه دارم ز غلامی محمد (ص) دارم
حرم مادر ما سینه ی ماست
پس نگویید که او بی حرم است
جهانِ خسته به خود گفت: « آه ! کو خورشید ؟! »
درِ شکسته چنین ضجّه کرد : « یا زهرا (س) »
ای کهفیان مرا چو سگی در حرم برید
امشب « حسین حسین » نکنم هار می شوم
هوای سامره دارد دل هوایی من
بده برات سفر، جان مادرت زهرا (س)
دیدم به درب مجلستان قلدر محل
کفشان نوکران تو را جفت می کند
به غیر بارش اشک غمت، دگر چیزی
سیاه نامه ی ما را توان بشوید؟ نــــه
خاک از حُرمت شش گوشه ی او حرمت یافت
گر شوی خاک رهش قبله ی عالم باشی
زائری در وسط صحن غریب الغربا
دید تا گنبد زیبای حرم، گفت: « حسن (ع) » ...
امروز نه، غروب همان سال شصت و یک
ما را گره زدند به نخ های پرچمش
قتلگه شد خانه ی زهرا (س) و محسن شد شهید
از غمش جانِ پدر چون قلب مادر، سوخته
پی نوشت:
ایام محسنیه...
تا نبی (ص) رفت، علی (ع) شد ز ستم خانه نشین
خنده ی شوق بر آن همّت مردانه زدند
تا ابد زین میهمانداری که مأمون از تو کرد
شرمگین از مادرت زهرا خراسان می شود
ایران در سوگ امام رضا(ع)
دلم به عشق تو تا آسمان هشتم رفت
نماز در حَرَمت « اهدنا » نمی خواهد !
مادرش فاطمه (س) فرمود: غریب است حسن (ع)
پس بگـریـیـد و بگـیـریـد عزای حسنم
آقای من ! بزرگ قبیله ! ز داغ تو
بر روی خاک عرصه ی محشر گذاشتند !
به مناسبت رحلت جانگداز نبی مکرّم اسلام (ص)
اربعین است و جهان دل به غمت می بندد
اشک محراب طواف حرمت می بندد
اربعین شهادت سیدالشهدا(ع) تسلیت
بر در خلق اگر حاتم طائیست مرو
حلقه زن بر در مردی که درش حاتم زد