نازم به دهانم که به شادی و به غصّه
یک عمر «علی (ع)» گفت و مرا مست نگه داشت
نازم به دهانم که به شادی و به غصّه
یک عمر «علی (ع)» گفت و مرا مست نگه داشت
گر سر برود ، خون ز رگم بانگ زند باز :
« آند السون علینین جانینا حیدریام من »
پینوشت:
قسم به جان علی (ع) من حیدری ام