طواف ما

گرچه ما لکه ننگیم و مضافیم همه

دور سجاده تو گرم طوافیم همه

با دوروئی ام

ای زخمی از دوروئی من ! دوست دارمت

در گیرودار تیرگی و روشنائی ام

بیا امام من

جمعه بیا دعای مرا مستجاب کن

تا پشت تو نماز بخوانم امام من ...

قرآنِ رویَت

نه تنها چشمهایت سوره ی والشمس می خوانند

به المیزان قسم تفسیر یوسف می کند رویت

بی رغبتی ما

در حجاب است ز بی رغبتی ما دلدار

ورنه یوسف به خریدار نماید خود را

چرا نمی آیی

اگر حجاب ظهورت، وجود تار من است

خدا کند که بمیرم ... چرا نمی آیی ؟

رمضان بی یار

گفتم شبی کنار تو افطار میکنم

آقا نیامدی رمضان هم تمام شد

نگاه منتظر

از بس که غلو کرده نگاهم پی دیدار

دیگر نظر از جنبش مژگان گله دارد