بهار ، بوی گل سرخ با خود آورده است
که یادمان نرود زنده است یاد شهید
گرچه میدانم نمی آیی ولی هر دم ز شوق
سوی در می آیم و هر سو نگاهی میکنم
شرحی که گذشته است بر هر غواص
هم روضه ی کوچه دارد و هم عباس (ع) ...
مادر مرا ببخش اگر دیر آمدم
یک مشت استخوان شدنم طول می کشید ...
با کنایه مصرعی می گویم و رد می شوم :
دست حیدر (ع) ، دست زینب (س) ، دست این غواص ها ...
سوگند میخورم که شهیدان راه عشق
با دست بسته هم گره از خلق وا کنند
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است
دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است