گرچه بهشت فاطمیه پر ز نعمت است
ما را بس است حال خرابی که می دهند
باز دارد میرود چاهی بنا سازد علی (ع)
مرد وقتی گریه دارد زود خلوت می کند
روضه خوان! روضه ی دیوار و در و کوچه نخوان!
سرشکستن سند غیرت ایرانی ماست
ای رو به قبله ! رو به من آورده تنهایی
این غربتِ پُررنگِ حیدر (ع) را تحمل کن
نه توان مانده که نالیم و نه گریه نه سخن
نوحه خوان! مادر ما رفته بیا نوحه بخوان ...
هر چند که آن کوچه و آن خانه دگر نیست
اما اثر سیلیِ در هست به دیوار
شیر عرب که لرزه به ارکان کفر زد
کشتی شکست خورده ی هجران فاطمه (س) است
اثر دست ستم از رخ نیلی نرود
هرگز از یاد علی (ع)، ضربت سیلی نرود
ای وای ... استخوان تو را لحظه ی هجوم
طوری شکسته اند که صدایش شنیده شد