دارند گوشه کنار شهر تکیه می زنند
من در غم بی تکیه گاهی زینب (س) ام ...
من نه دین دارم نه پابندم به کیش و مذهبی
لیکن از جان ، خاکسار قطب عالم زینبـــم (علیهاالسلام)
غم خُرد می کند چو اگر استخوان مرد
زینب (س) به صبر می شکند استخوان غم
حوریان از غم تو لطمه به صورت بزنند
قدسیان ناله برآرند که جانم زینب (س)
داده فتوا حضرت ماه بنی هاشم علمدار خدا
حاجیان ! حاجی منم چون دور زینب (س) گشته ام
اگرچه « زین أب » او را نهاد نام، رسول (ص)
خدای داند کاو زینبِ « اُم و أب » بود
پی نوشت:
میلاد با سعادت حضرت زینب کبری (س) مبارک
تا عمه ام وارد بزم یزید شد
بر روی نی محاسن سقا سفید شد
پی نوشت:
سلام بر حضرت زینب کبری(س)