روزه ی من از برایم گشته هر دم روضه ای
چون عطش گیرم فقط یاد علی اصغر (ع) کنم
تکلیف نشد روزه به « طفل » و به « مسافر »
ای « طفل مسافر » تو چرا آب نخوردی ... ؟!
تا که انگور شود مِی ، دو سه سالی گذرد
تو به شش ماه شدی ناب ترین باده ی عشق