به ذره گر نظر لطف بوتراب کند
به آسمان رود و کار آفتاب کند
اوج معراج نشینی من این است آقا
سفره ی روضه بگیرم دم ایوان شما
وقتی که چای روضه مرا مست میکند
کفران نعمت است به پیمانه لب زنم
از بس که روزه را به غلط روضه خوانده ام
هی فکر میکنم رمضان هم محرم است ...
هر روز ما به مدح علی (ع) می شود شروع
هوهوی صبح باد صبا مدح حیدر است
ندهد فرصت گفتار به محتاج، کریم
گوش این طایفه آواز گدا نشنیده ست
لال باد آنکه بگوید که حسن (ع) بی حرم است
آسمان گنبدتان، کل زمین صحن شماست
امشب شب تغییر در ضرب المثل هاست
هرچه گدا کاهل بود، آقا کریم است
پی نوشت:
میلاد امام حسن مجتبی (ع) مبارک - بنفسی أنت یا حسن المجتبی (ع)
چون لوح و قلم مستم و صدبار نوشتم:
دیوانه ی آقای جوانان بهشتم
هر کسی بر سر کویی به گدایی رفته
من گدای حسنم غیر حسن (ع) هیچ مگو
این روزها کنار ضریح تو یا حسین (ع)
با معرفت کسی است که یاد « حسن (ع) » کند !
دست بر سینه نهاده همه تعظیم کنید
مادری دست به پهلو به حرم می آید
بی جهت دنبال برهان و کلام و منطقیم
چای بعد از روضه کافر را مسلمان میکند !
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
تخت شاهی فقط از آنِ امیر عرب است
نقش است روی پرچم سردار علقمه :
پاینده باد پرچم آقایی حسن (ع)
ز معصیت سیه است روی نوکرت ارباب
بیا و بار دگر روسیاه را دریاب
به جای جان به لبی، خون به لب شدم ارباب
بیا و جان علی اصغرت مرا دریاب
روزه ی هجر تو از پای بینداخت مرا
کی شود با رطب وصلِ تو افطار کنم
دم افطار که بی تاب تر و تشنه ترم
می شوم غرق علمدار... عمو... آب... حرم
مجنون به نصیحتِ دلم آمده است
بنگر به کجا رسیده دیوانگی ام !