روضه خوانت میشوم با روضه ای تک مصرعی
« بر زمین بودی و بر جسم تو پیراهن نبود »
یادش بخیر ... موی تو را شانه می زدم
افتاده دست شمر چرا خاطرات من ...؟!
میان این همه نیزه که رو به پایین است
صدای زینب کبری (س) است می رود بالا
این غصه ای است که خواهرتان را مریض کرد
پیراهنت درید و خنجر خود را تمیز کرد