ای رو به قبله ! رو به من آورده تنهایی
این غربتِ پُررنگِ حیدر (ع) را تحمل کن
شیر عرب که لرزه به ارکان کفر زد
کشتی شکست خورده ی هجران فاطمه (س) است
شفاعتم نکنی در حضور مرگ خوشم که
به احترام تو قبرم فشار داشته باشد !
به پایان آمد این دفتر ، عزایت همچنان باقیست
برای نوکرت هر روز عاشورا و هر جا کربلا باشد
قسم به حضرت منّان ، دوشنبه ها را ما
میان صحن حسن (ع) ، « روضه - هفتگی » گیریم
هر کسی دیوانه ی عشقت نشد عاقل نشد
غیرِ نوکرهایت آقا ، « کُلُّهُم لا یَعقِلون »
یا رب ! دعای خسته دلان مستجاب کن
اشکی بده که راه فرج باز می کند
فهمیدم از « علیُّ مَعَ الحق » که آدمی
حیدر پرست نیست اگر ، حق پرست نیست !
تو خود مراد منی ، پس چه حاجت است به باب
به جز به سوی تو این ناله ها بلند مباد
کار اگر غیر گدایی ز در خیمه ی توست
راضی ام من همه ی عمر به بیکار شدن
دل اگر خداشناسی ، به لبت بگو علی (ع) حق
که حق از علی (ع) برآید و علی (ع) بود مع الحق
صبح ها خورشید می آید به « گودِ صحن » ، پس
در حقیقت ناله ی نقّاره « زنگ رخصت » است
بیچاره بهشت است که هر شام تولد
حیران چراغان خیابان تو باشد
در شب میلاد سلطان سریر ارتضا
هر که مشهد می رود ، یادی کند از مجتبی (ع)
پی نوشت:
1. مبارک باد میلاد سلطان علی بن موسی الرضا (علیه آلاف التحیة و الثناء)
2. لعنت خداوند بر آل سعود
گاه و بی گاه آمدن ، یا گاه گاهی آمدن
هیچکس نشنیده از دربان اینجا « شاه نیست »
کربلا با تربتش عمریست که دارالشفاست
مشهد اما نسخه اش با آب سقاخانه است
پای او « شاه چراغ » و دست ها « عبدالعظیم »
چشم ایران چون که مشهد گشت ، قم دل می شود
ساعتی پیش ، گُلِ ذکرِ علی (ع) بر لب بود
مست شد هر که نفس های مرا بو کرده
تابید نوری از تو به انگور و شد شراب
هر کس که بوسه زد به ضریحت خمار شد
به لطف مادرتان « جعفــری » است آیینم
نفس نفس زدنم خرج جای دیگر نیست