حیدری ام ...

میکند نام قشنگش به خدا دلبری ام

از طفولیت خود تا به کنون حیدری ام

شِکَر

نمک روضه ی تو کام مرا شیرین کرد؛

بعد از این، ننگ به این میل شکر خواستنم

دست شما

یا نوازش کن سرم را یا به من سیلی بزن

در دو صورت گر رسد دستت به من میبوسمش

دست خالی رد مکن

ای که میبخشی تو با انگشتری انگشت خویش

دست خالی رد مکن ما را ز کویت یا حسین (ع)

خدا را صدا کنید

جایی اگر نبود خدا را صدا کنید

باب الجواد(ع) و سایه ی ایوان طلا که هست

بر مشامم میرسد

ای دلم طاقت بیاور، آتشِ غم میرسد

بر مشامم بوی اسپند محرّم میرسد

شما هم تشنه

بعد از حسین(ع)، هیچ امامی به وقت مرگ

مثل تو ای ولی خدا تشنه جان نداد

پی نوشت:

تسلیت باد شهادت حضرت جوادالائمه(ع)

جگرِ زهرخورده

گرچه مثل پدرت سوختی از آتش زهر

مجتبائی شدنت آل عبا را سوزاند

معراج نشینی

اوجِ معراج نشینیِ من این است فقط

گوشه ای از حَرَمت، پهن کنم بالم را

چلّه نشین حسین(ع)

هرکه پرسید که در چلّه نشینی چه کنم ؟ ...

اربعین با که گذارم ؟ ...؛ بنویسید « حسین(ع) »

سرمه چشم ملائک

طوس را سرمه ی چشمان ملائک کردند

این چنین است خراسانِ شما مشهور است !

پی نوشت:

23 ذی القعده، روز زیارتی مخصوص امام رضا(ع)

دعای مادرم

مادرم خواسته از مادرتان بعد نماز

تا نفس هست فقط خرج عزایت بشوم

چله نشینی

یک چلّه از برای شما ناله سر دهم

تا در مُحرمت بشوم مَحرمت، حسین(ع)

پی نوشت:

چهل روز مانده تا محرم

جهان برای مرتضی(ع)

حافظ خبر نداشت جهان وقف مرتضی(ع) است

از کیسه ی خلیفه سمرقند داده است ...

به زلیخا بگو

در حیرتم چرا به زلیخا نگفته اند

یوسف، غلام قنبر بابای زینب(س) است

مهر حسن(ع)

بر تن ما نکند آتش دوزخ اثری

چون در آتشکده ی مهر حسن (ع) سوخته ایم

شفا

شفا از سمت آن دست مسیحایی اگر باشد

فلج کف میزند، کَر مینوازد، کور میرقصد ...

مجنونِ لیلیِ چشمت

هفت آسمان محمل نشین لیلیِ چشمت

مجنون تر از هر بید مجنون پریشانی

غبارروبی

نذرِ غبارروبیِ مرقد نموده ام

تا امشب از دلم بتکانی غبار را ...

حجرالمشهد آهوی شما

سالها در عوض مکه و اعمال طواف

حجرالمشهدِ آهوی تو را میبوسم ...