مست چای نجف

کفاف مستی من را نمی دهد انگور

کمی ز چای نجف با گلاب می خواهم ...

خانه خراب حیدر (علیه السلام)

ربّ ما دیوار بیتش زین سبب تخریب کرد

تا بفهماند که او خانه خراب حیدر (ع) است

درس مستی

عده ای مشغول تحصیل اند در شهر نجف

بحث مستی زیر ایوان از دروس حوزوی است !

عطار عشق

مانده ام احمد (ص) پیمبر بود یا عطار عشق

بس که سلمان ها مسلمان کرد با بوی علی (ع)

ایوان ذوالفقار

کشته شد هر که به دیدار تو آمد؛ نکند

ذوالفقاری که شنیدیم همین ایوان است ؟!

حصن مطهر

هر که در حصن حصینت آمده تطهیر شد

با وضو باید به سگ در بین قرآن دست زد

باران

خدایا ! تر مکُن اندازه مویی سر ما را

ز بارانی که از خُم خانه ی حیدر نمی آید ...

علیاً ولی الله

خیبر چو به دستان علی (ع) کنده شد از جا

دیوار به در گفت : « علیاً ولی الله ... »

بوسه بر انگور

درد ما درد خماری است که با یک بوسه

روی انگور ضریح تو دوا می گردد

دم علی (ع)

آمدم دم بزنم یک دمی از مبحث عشق

دم من گرم شد و حنجره ام گفت « علی (ع) »

مرگ کدام است

مرگ آن نیست که در قبر سیه دفن شوم

مرگ آن است که از نوکری آل علی (ع) حذف شوم

در محشر

در روز محشر هرکسی ، در دست گیرد نامه ای

من نیز حاضر می شوم ، تصویر حیدر (ع) در بغل

تسبیح انبیا

زرتشتی و یهود و مسیحی و ارمنی !

تسبیح انبیای شما ، مدح حیدر است ...

أنت مولای

أنت مولا و أنا ... ، هر چه صلاح است علی (ع)

طرز گفتار دعا را نجفت ریخت به هم !

طالع امسال

در طالع امسال برایم بنویسید

یک روز نجف باشم و یک روز کنارت

رزق سال ما

رزق آب و نان ما دست حسین (ع) است و علی (ع)

سالها خوردیم آب کربلا، نان نجف

تأیید شده

هر کسی را که خود فاطمه (س) تأیید کند

می نویسند که دیوانه ی حیدر (ع) باشد

رخسار حیدر (ع)

ما بی علی (ع) بهشت خدا را نخواستیم

اصلاً بهشت، دیدن رخسار حیدر (ع) است ...

جوان ناکام

بدون حبّ شما، عشق نافرجام است

جوان، نجف که نبیند، جوانِ ناکام است ...

دلخوش به نجف

آرزوی دیدن جنّت نکردم هیچ وقت

من خوشم با دیدن ریگ بیابان نجف