گرچه بهشت فاطمیه پر ز نعمت است
ما را بس است حال خرابی که می دهند
باز دارد میرود چاهی بنا سازد علی (ع)
مرد وقتی گریه دارد زود خلوت می کند
روضه خوان! روضه ی دیوار و در و کوچه نخوان!
سرشکستن سند غیرت ایرانی ماست
ای رو به قبله ! رو به من آورده تنهایی
این غربتِ پُررنگِ حیدر (ع) را تحمل کن
نه توان مانده که نالیم و نه گریه نه سخن
نوحه خوان! مادر ما رفته بیا نوحه بخوان ...
هر چند که آن کوچه و آن خانه دگر نیست
اما اثر سیلیِ در هست به دیوار
از زمانی که شریک غمم از دستم رفت
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
پی نوشت:
زبانحال امیرالمومنین (علیه السلام) بعد از شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شیر عرب که لرزه به ارکان کفر زد
کشتی شکست خورده ی هجران فاطمه (س) است
شفاعتم نکنی در حضور مرگ خوشم که
به احترام تو قبرم فشار داشته باشد !
دوباره زخمِ « در » سر باز کرد و چشم سائل گفت:
دوتا پیمانه گریه ، روزیِ پایانِ سالَم کن
روی مزار گمشده اشکی کسی نریخت
این رسم تازه را به جهان ما گذاشتیم !
هر که شد گمنام تر ، زهرا (س) خریدارش شود
بر درِ این خانه از نام و نشان باید گذشت !
قبر ما سوخته ها ، جنّت ما خواهد شد
بنویسند اگر بر لحد ما « زهرا (س) »
دعا کنید که یک لحظه هم اگر شده است
ز روی لطف نگاهی به ما کند زهرا (س)
جعبه ی خیاطی زهرا (س) مرا مشهور کرد
پیرهن مشکی شیعه ، کارِ دستِ فاطمه (س) است
ترانه ی لب داود خوش صدا (ع) این است :
علی (ع) و فاطمه (س) ! پیوندتان مبارک باد ...
نمی خواهم بِرَنجانم دلت را بی سبب اما ...
چگونه مرگ یک مادر ، چهل تن متّهم دارد ؟!
خسته ام از همه ی شهر و گرفتارانش
کرمی کن که دلم صحن بقیع می خواهد ...
مانند احترام خداوند واجب است
حفظ مقام فاطمه (س) حتی به همسرش !