هر که آمد در نجف از هیبتت در سجده رفت
ساجد خار تو ام ، بنما نگاهی یا علی (ع) !
من از « الیوم اکملتُ لکم... » اینگونه فهمیدم
خدا با مهر او دین مرا اندازه می گیرد
اصل و نسب و مذهب ما را چو بخواهید
آغاز مسلمانی ما روز غدیر است !
ره صد ساله ی حاجی به شبی پیمودیم
جای صد عمره حساب است نجف رفتن ما
اسم زیبای تو را بر لب خود خال زدم
تا به هر بستن لب ، بوسه زنم نام تو را
ترانه ی لب داود خوش صدا (ع) این است :
علی (ع) و فاطمه (س) ! پیوندتان مبارک باد ...
هر شب به ذکر و یاد شما مست می شوم
من آن سگم که جز تو مرا پادشاه نیست
تویی قاری قرآن یا که قرآن قاری حیدر ؟!
برانگیزد قرائت های تو هوهوی قرآن را
سرگیجه ی بعد از مِی تو ذکر مدام است
عمریست که مستانه خورم بر در و دیوار
اگر عشق علی (ع) کفر است در کیش مسلمانان
خداحافظ مسلمانان ! که من هم کافری دیگر ...
چیست در خاک نجف ای بت شیرین که هنوز
هر درختی که بکارند رطب می روید
باید گلاب ریخت پس از دفن روی قبر
امشب گلاب قبر علی (ع) اشک مجتبی (ع) است
پی نوشت:
شهادت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است امروز
با همان خونی که از فرق تو بر محراب ریخت
بر برات منتقم بهر فرج امضا بزن
با وضو آمد به قصد لیلة الفَرقَت ، علی (ع) !
ابن ملجم در شب احیا ، چه قرآنی گشود !!
سی سالِ پیش جان علی (ع) را گرفته اند
خنجر که مرد کشتن مولا نمی شود
ای ماه سر به مهر ! سر از سجده بر ندار
پشت سرت کسی است که شق القمر کند
مردم گمان کنند که حیدر (ع) خدای ماست
از بس که بعد نام علی (ع) هو کشیده ایم !
آن نقش که حسرت به نگینم زده این است
یا رب ! به که بخشید عقیق یمنش را ...؟
آن را که دوستی علی (ع) نیست ، کافر است
گو زاهد زمانه و گو شیخ راه باش
سعدیا ! شرمی بدار ، آخر چه می ترسی ، بگو
نیست بعد مصطفی (ص) مولای ما الا علی (ع)