یک خوشه

سلیمانا از این خرمن فقط یک خوشه میخواهم

ز گوشه گوشه ی دنیا فقط شش گوشه میخواهم

حوضچه حرم

کار و بار دو جهان جمله به هم میریزد

تا که فواره زند حوضچه های حرمت !

دیوانه مشهد

از کنار تو گدا با دست خالی رد نشد

نیست عاقل هر کسی دیوانه ی مشهد نشد !

کار من

گفت کارت چیست، گفتم چند سالی میشود

کفش های گریه کن ها را مرتب میکنم !

معامله برای کربلا

دنیا خوش است و مال عزیز است و تن شریف

این هر سه را به یک سفر کربلا دهم

محرم در پیش

رمضان رفت و تو در خواب و محرم در پیش

ترس من کرببلائیست که امضا نشود

فطریه اشک

مرا چون قوت غالب اشک باشد جای نان درسال

بگو فطریه ام را روضه خوان شخصاً بپردازد

سینه زن ارباب

پدرم گفت که میلاد تو در یاد من است

مژده دادند که نوزاد شما سینه زن است

هدیه علمدار

نیست کم قدر تر از تذکره ی کرببلا

مشهدی را که « علمدار » کند هدیه به ما

پی نوشت:

تقدیم به بروبچه های هیئت جوانان علمدار

امیدم به محرم

هر آنچه بود گذشت از فضیلت شب قدر

امید ما به شب اول محرّم توست

کعبه، خادم شود

با پرده اش ضریح تو را پاک میکند

یک بار اگر که کعبه شود خادم نجف

مدح تو

کافری آمد حرم تنها تماشایت کند

وقت برگشتن ز مدح تو فقط هو میکشید

العی العفو

منم آن کس که نمک خورد و نمکدان بشکست

نه که یک مرتبه، بسیار الهی العفو

بزم مستی

ما به ذوق گریه ی مستی درین بزم آمدیم

می بده ساقی به قدر آنکه چشمی تر شود

چای روضه

حاجت به جنت و می آن نیست، جام ما

یک استکان ز چایی روضه است، والسلام

خضر و نجف

بنویسید به موسی که پس از عمری هجر

مُرشِدَت خضر، شده واله و حیران نجف

الهی و ربی

دو قطره اشک خجالت، هزار کوه گناه

کرامتی که همین است جنس بازارم

پی نوشت:

رمضان، ماه آشتی من با خدا

شاه جهان

تا رسیدم دم ایوان نجف فهمیدم

نه فقط شاه نجف، شاه جهان است علی(ع)

مدافع حرم سامرا

فتاده در سر ما عجیب میل زیارت

عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد !

پی نوشت:

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد(ص) و آخر تابع له علی ذلک

وعده ما

دو سه شب بدمستی، حال خوشی داد به ما

وعده ی بعدی ما شارع بین الحرمین...