گاه و بی گاه آمدن ، یا گاه گاهی آمدن
هیچکس نشنیده از دربان اینجا « شاه نیست »
کربلا با تربتش عمریست که دارالشفاست
مشهد اما نسخه اش با آب سقاخانه است
پای او « شاه چراغ » و دست ها « عبدالعظیم »
چشم ایران چون که مشهد گشت ، قم دل می شود
ساعتی پیش ، گُلِ ذکرِ علی (ع) بر لب بود
مست شد هر که نفس های مرا بو کرده
تابید نوری از تو به انگور و شد شراب
هر کس که بوسه زد به ضریحت خمار شد
به لطف مادرتان « جعفــری » است آیینم
نفس نفس زدنم خرج جای دیگر نیست
خِشت اول را اگر زهرا (س) گذارَد در بقیع
تا ثُریّا می رود دیوار ایوان حسن (ع)
شادی هر دو جهانم به خدا از غم توست
غم تو می برد از دل همه ی غم ها را
میان سجده لگد خورد غیرت سحرم
کسی که میزندم بغض مرتضی (ع) دارد
زائر شدن به قسمت و دعوت همیشه نیست
ای بی خبر بکوش ! زیارت گرفتنی است !!
ببار ای جاری هموار ! ای باران بی پایان !
به دیدار تو تا کی این زمین پیر خواهند ماند ؟!
دیده اند اما تو را نادیده ات انگاشتند
مرگ بر من ! گر نمی بینم غمِ کشمیر را
ما را به جرم این که فقط شیعه گشته ایم
دارند می کشند و چقدر این سزا ، سزاست !!
پی نوشت:
1. شاعر: حسین صیامی
2. از شیعیان کشمیر خاطرات زیبایی دارم
3. اللهم عجّل لولیک الفرج
هر عضوت از نسیم شهادت چو گل شکفت
در راه دین چو مُثله نشد کس سوای تو
روز میلاد شما ، بوسه زنم بر دستِ ...
... « پدری » را که به من نوکریت را آموخت
1. آرزوی سلامتی و طول عمر با عزت برای پدرم دارم
2. از درگاه ایزد منان، علوّ درجات را برای شهدای مدافع حرم مسئلت دارم
علی (ع) امام من است و منم سگ کویش
سگی که شاه جهان شد به آبروی علی (ع)
نگارنده خود را در حد و اندازه این بیت نمیداند
اما امیدوار است شاعر به این مقام رسیده باشد
نجف رفتم دلم را زیر ایوان دست او دادم
دلِ سالِم به او دادم ، دل دیوانه آوردم
نفس کشیدنِ بی مِهر تو حرامم باد
علی (ع) است ذکر دم من و بازدم حیدر (ع)
هفت آسمان نجف شده ، عالم نجف شده است
زیباترین پدیده ی ارض و سما : نجف
قلب ما باب المجانین و کرامت از شما
راه تو باب المراد و استقامت از گدا