زیتـــون | شاه‌بیت‌های‌مذهبی

« السلام علیکم یا اهل بیت النبوه »

زیتـــون | شاه‌بیت‌های‌مذهبی

« السلام علیکم یا اهل بیت النبوه »

سلام خوش آمدید

رخ یوسف اگرم هرچه که زیباست ولی

چهره نه، نام شما دست بریدن دارد !

خیلی به اشک دیده ما خنده شد ولی

آن نیشخند حرمله از یاد ما نرفت ...

آب تا روز قیامت جگرش میسوزد

که تو خود خضر حیاتی و لبت عطشان است

برات کربلا

کل شعرم را در این مصرع تلاوت میکنم

کربلا هرکس نرفته از « حسن (ع) » خواهش کند

در بین ذکر های شفابخشِ دردِ عشق

الحق که « یا امام رضا (ع) » چیز دیگریست

طلای روضه

قلب ما سنگ است، با گریه طلائی میشود

مجلس روضه محل زرگری زینب (س) است

هدیه علمدار

نیست کم قدر تر از تذکره ی کرببلا

مشهدی را که « علمدار » کند هدیه به ما


پی نوشت:

تقدیم به بروبچه های هیئت جوانان علمدار

در خرابات دلم خانه ی آبادی هست

تا که بر روی زمین صحن گوهرشادی هست

قسم به وعده ی شیرین « من یمت یرنی »

که ایستاده بمیرم به احترام علی (ع)

پی نوشت:

حدیث معروف امیرالمومنین(ع) به حارث بن همدان که فرمودند: فَمَن یَمُت یَرِنی

من باورم شده که فدای تو میشوم

باور مکن که بگذرم از باورم حسین (ع) ...

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر

چون شیشه ی عطری که سرش گم شده باشد

یک شب قدر خدا دارد و آن هم زهراست

به خدا این دو سه شب جنبه تشریفات است

پی نوشت:

شب های قدر گذشت

صد و ده بار « علی » گفتم و غوغایی شد

بی سبو مست شدن لذت دیگر دارد

امیدم به محرم

هر آنچه بود گذشت از فضیلت شب قدر

امید ما به شب اول محرّم توست

قدر گذشت و من

گذشت این سه شب قدر و دست من خالی است

دو چشم من به دو دست کریم ارباب است

حرم یعنی: کسی در شهر خود سر میکند اما

دلش در کوچه های دور مشهد مانده آواره

من شبی مست شدم در گذر کوی حسین (ع)

عشق ارباب مرا شهره ی بازارم کرد

و خدا خواست که یعقوب نبیند یک عمر!

شهر بی یار مگر ارزش دیدن دارد ؟!

قرآن به سر بگیر مگر حس کنی دمی

نیزه چقدر گریه برای حسین (ع) کرد

ابن ملجم به خیالش که مرا کشت، ولی

قاتل اصلی من، ضرب در و مسمار است

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات