زیتـــون | شاه‌بیت‌های‌مذهبی

« السلام علیکم یا اهل بیت النبوه »

زیتـــون | شاه‌بیت‌های‌مذهبی

« السلام علیکم یا اهل بیت النبوه »

سلام خوش آمدید
حبل متین

چنگ در «حبلِ متین» صبحِ خطر باید زد

چه غم از صبحِ خطر ، موی حسن (ع) را داریم !!

مستوری و مستِ تو به یک جامه نگنجد
عریان شود از خویش تو را هر که بپوشد
بگو ماشاءالله

حضرت عشق رسیده ، حسنِ آل‌الله (ع)

بر نفس‌هاش دمادم همه ماشاءالله ...

 

پی‌نوشت: تبریک به مناسبت میلاد کریم اهل‌بیت امام حسن مجتبی علیه‌السلام

حیدری‌ام من

گر سر برود ، خون ز رگم بانگ زند باز :

« آند السون علینین جانینا حیدری‌ام من »


پی‌نوشت:

قسم به جان علی (ع) من حیدری ام

گدای جانان

گدای کوی کریمیم و نان بهانه‌ی ماست

«نظر به منظر جانان» مراد و منظور است

تیغ بر من چه زنی ، حیف که همچون تو کسی
بهر آزار سگی رنجه کند بازو را
آدم باشیم

خواستم باغِ رُخَش را ، به ادب داد پیام :

« به فلانی برسانید که آدم باشد »

وقف خیمه گاه

تمام زندگی‌ام خیمه‌گاه هیئت بود

بگو ملائکه از مادرم سؤال کنند

ای موذن! بعد اتمام «اذانت» جان من
اندکی هم با همان سوز و نوا، از «آن» بگو
بی تو من کفاره ی یک ماه کامل داشتم
خونِ دل خوردن اگر از مبطلات روزه بود
سقای تشنه

بی‌قرار از دیدن سقای تشنه پیش آب

اشک‌ریزان تا قیامت روزه‌دارم کربلا !

رحلت مادر

«أَمَّن یُجیب ...» خواندنِ من ، بی‌نتیجه ماند

زهرا (س) یتیم گشت و پدر بی خدیجه (س) ماند


پی‌نوشت:

بعد از خدیجه (س) ، مصطفی (ص) اشک یتیمی ریخت ...

دیدار ماه

تشنه‌ی یک لحظه دیدار تو ام ، حال مرا

روزه‌داری لحظه‌ی افطار میفهمد فقط

شادی من

مرا بدون تو حالی برای شادی نیست

شبیه بچه یتیمان به وقت روزِ پدر

در بند یار

یک مصرع است حاصل عمری که داشتم

یار آمد و گرفت و به بندم کشید و برد

استکان شراب

فدای همت مستی که چون رسید به پیری

ز استکان شرابش نگاه کرد جهان را

قیاس

لب تشنگی از حرمت و حرمان دو مقام است

یک روزِ محرّم نشود این رمضان ها

از آخرین خُمِ خود سرگشوده است خدا

بیاورید پیاله ، شراب آمده است

از فطرسِ مَلَک به همه پَرشکسته ها :

حَیِّ علی کرامتِ گهواره ی حسین (ع)

قم کجا ، شام کجا ، غربت سادات کجا ؟

سرِ بر نیزه و دروازه ی ساعات کجا ؟!

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات